پناهگاه هارلان کوبن
میکی با یک مادر در مرکز توانبخشی، یک پدر مرده، یک خاله مزاحم و یک مدرسه جدید در نیوجرسی زندگی می کند. وقتی پیرزنی به او می گوید که پدرش نمرده است، میکی فکر می کند که عقلش را از دست داده است.
میکی با یک مادر در مرکز توانبخشی، یک پدر مرده، یک خاله مزاحم و یک مدرسه جدید در نیوجرسی زندگی می کند. وقتی پیرزنی به او می گوید که پدرش نمرده است، میکی فکر می کند که عقلش را از دست داده است.